در این زمانه که این همه وسایل ارتباطی چه رسانه‌های تلویزیونی و ماهواره و ارتباط جمعی مانند لاین و واتس‌اپ و اینستا و ... بسیار زیاد شده و هر کسی حرفی می‌زند بسیار کم هستند حرف‌های تاثیرگذار. خیلی کم‌اند حرف‌هایی که بر دل بنشینند. هزاری هم که حرف، حرف حسابی باشد ولی بر دل نمی‌نشیند. از خیلی‌ها شنیده‌ایم قناعت و صرفه‌جویی؛ اما ...
سخن کز دل بر آید لا جرم بر دل نشیند
طرف در زندگی شخصی و کاریش کلی ریخت و پاش می‌کند از قناعت و این‌‌ها دم می‌زند خوب وقتی خودش قبول ندارد قطع به یقین حرف او را من هم نمی‌پذیرم (البته آن حرف که نگاه نکن چه کسی می‌گوید ببین چه چیزی می‌گوید جدا).


اقدام عملی

به شما عرض می‌کنم: ما شما را دعوت نمی‌کنیم به زُهد سلمان و ابوذر. بین امثال من و شما با سلمان و ابوذر فاصله خیلی زیادی است. ما هرگز ـ نه من و نه شما ـ طاقت آن چیزها را و آن علوّ و عروج و آن والایی را نداریم که بخواهیم خودمان را به آن چیزها برسانیم. یا مثلاً فرض کنید که آرزوی آن را حتی در دلمان بیاوریم. امّا من این را عرض می‌کنم که اگر بین ما و آنها، زندگی ما و زندگی آنها، هزار درجه فاصله است، می‌شود این هزار درجه را، ده درجه، بیست درجه، صد درجه کم کرد. خودمان را به زندگی آنها نزدیک کنیم.خطبه‌ی عقد مورخه‌ی 1379/11/17
قناعت کنید، از قناعت خجالت نکشید. بعضیها خیال می‌کنند که قناعت مال آدمهای تهیدست و فقیر است و اگر آدم داشت، دیگر لازم نیست قناعت کند. نه، قناعت یعنی در حدّ لازم، در حد کفایت، انسان توقّف کند.خطبه‌ی عقد مورخه‌ی1376/1/1

این حرف امام با عمل ایشان منافات ندارد، حرف و عمل ناقض یکدیگر نیستند این مطلبی را که مطرح می‌کنند باور دارند و عامل به آن هستند. فرق دارد با آن شخصی که در فلان جا زندگی می‌کند فلان جور سفره پهن می‌کند فلان غذاها در یک وعده غذایی‌شان جا دارد.

امر به معروف دقیقا این طور است که آمر به معروف باید عامل به آن باشد. نمی‌شود نماز نخواند و گفت نماز بخوان. دروغ گفت و بعد به دیگران گفت: دروغ نگو و دروغ فلان و بهمان حرف قطعا اثر نخواهد داشت.