استاد در فرمایشات‌شان (هشتم و نهم فروردین سال 92) پیرامون این واجب مسایلی را مطرح نمودند که به چند مورد مطروحه اشاره می‌کنیم.

متاسفانه مصادیق امر به معروف و نهی از منکر به درستی در جامعه اسلام معرفی و تبیین نشده است چرا که همه افراد در جامعه باید نسبت به اشاعه امر به معروف و نهی از منکر احساس وظیفه کنند و با نهادینه کردن فریضه امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک گفتمان حاکم در جامعه می‌توان احساس مسؤولیت عمومی برای اجرای آن را افزایش داد.

نهادینه کردن فریضه امر به معروف و نهی از منکر مصداق بارز سبک زندگی اهل بیت (ع) است و با تبیین زندگی آن ها در جامعه می‌توان این فریضه را در جامعه پیاده کرد.

شیعه با جامعه خنثی مخالف است و بر دو اصل موضع داشتن انسان در جامعه و موضع داشتن فرد با حق تاکید دارد نمی تواند در برابر صلاح و فساد در حوزه نظری و عملی بی‌تفاوت باشد.

در برخی از جوامع و کشورهایی که همجنس گرایی و ازدواج دو همجنس با یکدیگر جزء حقوق بشری آنها محسوب می‌شود به این دلیل است که فساد در آن جوامع آنقدر گسترش یافته که این نوع منکر جزئی از حقوق مفسدان شده و اگر فردی به این رفتار اعتراضی داشته باشد می‌گویند ضدحقوق بشر حرف زد.

تبری و تولی در ولایت بر اثر حب و بغض شخصی نیست و تفاوت مومن با بقیه در این است که دوستی و حب و بغضش بر اساس منافع شخصی اش نیست بلکه بر اساس حق است.

امر به معروف و نهی از منکر در ادامه ولایت است و یک مسلمان با ایمان نباید فکر کند فقط با خواندن نماز و روزه گرفتن دیگر هیچ مسؤولیتی بر عهده ندارد و این درحالی است که برخی از افراد به یکدیگر فحش روشنفکری می دهند و این کارها را با دین داری قابل جمع می‌دانند و همه این مسائل نشان می‌دهد برخی کارها بر اثر مسائل فرهنگی است.